Farsi Dictionary

Hide

پوست ، پوست خام گاو وگوسفند وغيره ، چرم ، پنهان كردن ،پوشيدن ، مخفي نگاه داشتن ، پنهان شدن ، نهفتن ، پوست كندن ، (مج.) سخت شلا ق زدن.

Hide and seek

بازي غايب شدنك يا غايب موشك.

Hideaway

نهانگاه ، مخفي گاه.

Hidebound

پوست بتن چسبيده ، خشكيده ، (مج.) كوتاه فكر، خودراي ، كوته نظر، خسيس.

Hideous

زشت ، زننده ، شنيع ، وقيح ، سهمگين ، ترسناك ، مهيب ، مخوف

Hideout

(د.گ.) اختفا، پنهانگاه.

hides

پنهان

Keyword

Criteria