Farsi Dictionary

Heal

شفا دادن ، خوب كردن ، التيام دادن ، خوب شدن.

Healer

شفا دهنده ، التيام دهنده.

Health

تندرستي ، بهبودي ، سلا مت ، مزاج ، حال.

Healthful

سالم ، تندرست ، مقوي.

Healthy

سالم ، تندرست.

healed

درمان

healing

شفا

health care

بهداشت و درمان

health education

آموزش سلامت و بهداشت

healthcare

بهداشت و درمان

healthily

سالم

Keyword

Criteria