Farsi Dictionary

Harp

چنگ (الت موسيقي)، چنگ زدن ، بصدا در اوردن ، ترغيب كردن ، غربال ، الك ، سرند.

Harper

چنگ نواز.

Harpoon

نيزه ، زوبين مخصوص صيد نهنگ ، نيشتر.

Harpsichord

(مو.) نوعي چنگ كه مانند پيانوبشكل ميز است.

Harpy

(افسانه) جانوري كه تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته ، ادم درنده خو.

Keyword

Criteria