Farsi Dictionary

Gym

.= gymnasium

Gymkhana

(در هندوستان)ورزشگاه ، باشگاه ورزشي.

Gymnasium

ورزشگاه ، زورخانه ، دبيرستان.

Gymnast

معلم زورخانه ، قهرمان ژيمناستيك ، ورزشكار.

Gymnastic

ژيمناستيك.

Gymnosophist

فيلسوف برهنه (در هند).

Gymnosperm

(گ.ش.) گياه بازدانه.

Gymnospore

(گ.ش.) هاگ برهنه ، اسپر لخت.

Keyword

Criteria