Farsi Dictionary

Frizz

فر، جعدوشكن گيسو، فر زدن ، جلز وولز (درموقع سرخ كردن غذا).

Frizzle

جلزو وولز، غذا را سرخ كردن ، جزجز كردن ، فر زدن ، فر.

Frizzly

فرفري ، مجعد، فردار، چين دار، حاشيه دار.

Frizzy

فرفري ، مجعد، فردار، چين دار، حاشيه دار.

Keyword

Criteria