كروب ، صورت كودك بالدار، (مج.) بچه قشنگ ، غراءزشهواني انساني ، نام دارگونه عشق درافسانه هاي يوناني(برابر باcupid درافسانه هاي رومي).
(erodible) قابل سايش و فرسايش.
فرسايش ، سايش ، فساد تدريجي ، تحليل ، ساييدگي.
سايش دهنده ، فرسايشگر.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains