Farsi Dictionary

Duty

گماشت ، وظيفه ، تكليف ، فرض ، كار، خدمت ، ماموريت ، (درجمع) عوارض گمركي ، عوارض.

Duty

كار، خدمت ، ماموريت.

Duty cycle

چرخه كار.

Duty free

بخشوده از حقوق گمركي.

Keyword

Criteria