Farsi Dictionary

Do

كردن ، عمل كردن ، انجام دادن ، كفايت كردن ، اين كلمه در ابتداي جمله بصورت علا مت سوال ميايد، فعل معين.

Do nothing

بيكاره ، مهمل ، تنبل.

Do up

اماده استفاده كردن ، شروع بكار كردن ، انجام دادن ، لخت شدن.

Doable

كردني ، شدني.

Doberman pinscher

(ج.ش.) سگ پاسبان الماني متوسط الجثه.

Docent

تدريس (در بعضي قسمت هاي امريكا)، معلم.

Docile

رام ، سر براه ، تعليم بردار، مطيع.

Dock

بارانداز، لنگرگاه ، بريدن ، كوتاه كردن ، جاخالي كردن ، موقوف كردن ، جاي محكوم يا زنداني در محكمه.

Dockage

لنگراندازي ، لنگرگاه.

Docker

كارگر بارانداز.

Docket

دفتر ثبت دعاوي حقوقي ، ثبت كردن.

Dockhand

.=namerohsgnol

Dockyard

تعميرگاه كشتي ، كارخانه كشتي سازي.

Doctor

(مخفف ان.Dr است) پزشك ، دكتر، طبابت كردن ، درجه دكتري دادن به.

Doctorate

درجه دكتري ، عنوان دكتري.

Doctrinaire

كسيكه نظريات واصول خود را بدون توجه به مقتضيات ميخواهد اجرا كند، اصولي.

Doctrinal

تعليماتي ، تعليمي ، عقيده اي ، مبني بر عقايد نظري.

Doctrine

افراس ، افراه ، عقيده ، اصول ، حكمت ، تعليم ، گفته.

Document

مدرك ، سند، دستاويز، ملا ك ، سنديت دادن.

Document

سند.

Document reader

سند خوان.

Documentarian

كسيكه فيلم يا مطالب مستندي را تهيه ميكند.

Documentary

مبني بر مدرك يا سند، سندي ، مدركي ، مستند.

Documentation

اراءه اسناد يا مدارك ، توسل بمدارك واسناد، اثبات با مدرك.

Documentation

مستند سازي ، مستندات.

Dodder

(گ.ش.) كتان صحرايي ، لرزيدن ، تلوتلو خوردن.

Doddered

بي شاخه ، (مج.) شكسته ، سست ، عليل.

Doddering

پير، عليل ، كودن.

Dodecagon

(هن.) دوازده گوشه.

Dodecahedron

دوازده سطحي.

Dodge

جاخالي دادن ، اين سو وان سو رفتن ، (مج.) گريز زدن ، طفره زدن ، تمجمج ، اهمال ، جاخالي.

Dodger

طفره رو، دور سرگردان ، جاخالي كن.

Dodgery

طفره روي.

Dodgy

طفره رو.

Doe

گوزن ماده ، خرگوش ماده.

Doer

كننده ، فاعل ، نماينده ، عامل.

Doeskin

پوست گوزن ماده.

Doesn't

(does not) نميكند.

Doest

(دوم شخص مفرد از زمان حاضر فعل do)، ميكني ، تو ميكني.

Doeth

(سوم شخص مفرد از زمان حاضر فعل do)، ميكند، او ميكند.

Doff

دراوردن ، لباس كندن ، طفره رفتن.

Dog

سگ ، سگ نر، ميله قلا ب دار، گيره ، دنبال كردن ، مثل سگ دنبال كردن.

Dog collar

قلا ده سگ ، قلا ده.

Dog days

ايام بين اول ژوءيه تا اول سپتامبر كه هوا بسيار گرم است ، چله تابستان ، دوران ركود و عدم فعاليت.

Dog ear

پرانتز باين شكل [ ]، براكت ، كروشه.

Dog eared

داراي پرانتز، پست ، ژوليده ، مندرس.

Dog eat dog

با خودخواهي و بيرحمي.

Dog paddle

شناي اشخاص مبتدي ، شناي سگي ، شناي سگي كردن.

Dog star

(نج.) ستاره شعراي يماني ، ستاره كاروان كش.

Dogface

(ز.ع.) سرباز پياده نظام.

Dogfight

سگ جنگي ، جنگ مابين دو يا چند نفر در گوشه تنگي ، كتك كاري در گوشه اي.

Dogfish

(ج.ش.) سگ دريايي ، اره ماهي ، سگ ماهي.

Dogged

سرسخت ، يكدنده ، لجوج ، سخت ، ترشرو.

Doggerel

شعر بد، شعر بند تنباني.

Doggery

سگ منشي ، اخلا ق پست ، بدكاري ، پستي.

Doggish

سگ منش.

Doggo

(ز.ع.) اهسته ناپديد شونده.

Doggone

لعنت شده ، نفرين شده ، نفرين كردن.

Doggy

سگ (بزبان كودكانه)، سگ كوچولو.

Doghouse

لا نه سگ ، سگ داني.

Dogleg

(.n):چيزي كه داراي زاويه تند است ، (.adj): (doglegged=) پله كان مارپيچ ، نوعي نرده چوبي دهقاني.

Dogma

عقيده ديني ، اصول عقايد، عقايد تعصب اميز.

Dogmatic

جزمي ، متعصب ، كوته فكر.

Dogmatics

(theology dogmatic =) علم الهيات نظري ، مبحث شعاءر مذهبي.

Dogmatism

اظهار عقيده بدون دليل ، تعصب مذهبي.

Dogmatist

متعصب ، كوتاه فكر.

Dogmatize

امرانه اظهار عقيده كردن ، مقتدرانه سخن گفتن ، تعصب مذهبي نشان دادن.

Dogtooth violet

(گ.ش.) لا له الپي ، اسنان الكلب.

Dogtrot

يورتمه رفتن ، يورتمه اهسته (مثل سگ)، راه باريك.

Dogwood

(گ.ش.) سياه ال ، زغال اخته ، سياه توسه ، درخت سرخك (cornus).

Doily

دستمال كوچك سرسفره ، نوعي پارچه ابريشمي.

Doin

روبخرابي نهادن ، كشتن ، لخت كردن ، فريب دادن.

Doit

پشيز، پول سياه ، قطعه ، تكه.

Dolce

(مو.) ملا يم ، شيرين.

Doldrums

(جغ.) منطقه ارامگان استوايي ، سكوت ، افسردگي ، منطقه ركود.

Dole

قسمت ، حصه ، سرنوشت ، تقسيم پول يا غذا در فواصل معين ،صدقه ، كمك هزينه دولتي به بيكاران ، حق بيمه ايام بيكاري ، اندوه ، ماتم.

Doleful

مغموم ، محزون.

Dolesome

اندوهناك ، غمگين.

Doll

عروسك ، (مج.) زن زيباي نادان ، دخترك.

Doll up

بهترين لباس خود را پوشيدن ، خود را اراستن.

Dollar

دلا ر، (علا مت اختصاري ان s است).

Dollop

دسته علف وغيره ، كومه ، توده.

Dolly

عروسك (بزبان بچگانه)، كوبيدن پارچه با چوب رختشويي ، چرخ كوچكي شبيه قرقره.

Dolman

طولا مه ، طولمه ، جامه بلندي كه جلوش باز و استين تنگي دارد، لباده.

Dolman sleeve

استين گشاد و اويخته.

Dolmen

ساختماني كه داراي چند ستون يك پارچه سنگي است.

Dolor

(dolour=) مرض دردناك ، ناله ، اندوه ، پريشاني.

Dolorous

محنت زا، دردناك.

Dolour

(dolor=) مرض دردناك ، ناله ، انذدوه ، پريشاني.

Dolphin

ماهي يونس ، گراز دريايي.

Dolt

ابله ، كله خر، احمقانه رفتار كردن.

Doltish

احمقانه ، كله خر.

Domain

ملك ، زمين ، قلمرو، حوزه ، دايره ، املا ك خالصه.

Domain

قلمرو.

Dome

گنبد، قبه ، قلعه گرد، گنبد زدن ، منزلگاه ، شلجمي.

Domestic

خانگي ، خانوادگي ، اهلي ، رام ، بومي ، خانه دار، مستخدم يا خادمه.

Domestic animals

حيوانات اهلي.

Domesticate

اهلي كردن ، رام كردن.

Domesticity

حالت اهلي ، زندگاني خانگي ، رام شدگي.

Domical

گنبدوار، گنبدي.

docs

اسناد

Doctoral 

دکترا

Documents

اسناد

doers

کننده - کاري

Does

ميکند

doggedness

خريت

Doing

انجام

dominated

تحت سلطه

doomed 

محکوم به فنا

dopamine

a dopamine preparation used to increase the force of contraction of the heart in the treatment of shock.

dopamine

دوپامين - نوعي دارو

dork

لوده - لوتي

dotted

خال خال - نقطه نقطه

Doubly

مضاعف

doubted

شک

doubting 

شک

down play

بازي کردن - بازيچه کردن

downer

يک فرد يا تجربه يا موقعيت افسرده

download

دانلود - دریافت فایل

downloading

دريافت فايل - دانلود

downside

نزولي

downsize

کوچک

dozens

ده ها

Keyword

Criteria