Farsi Dictionary

Desert

(.adj &.n) :بيابان ، دشت ، صحرا، شايستگي ، استحقاق ، سزاواري ، (.vi &.vt) :ول كردن ، ترك كردن ، گريختن.

Deserter

فراري ، ناسپاس.

Desertion

ترك خدمت ، گريز، فرار، بيوفايي.

deserted

متروک - ويران

Keyword

Criteria