سالخورده و فرتوت ، ضعيف و ناتوان ، خيلي پير.
بودادن و سرخ كردن ، ترق ترق كردن (دراثربودادن ناگهاني).
حالت ضعف و ناتواني ، فرتوتي ، شكستگي.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains