(.n) :عرشه ، عرشه كشتي ، كف ، سطح ، (.vt &n.) :اراستن ، زينت كردن ، عرشه دار كردن ، (م.م.) پوشاندن ، (در ورق بازي) يكدسته ورق.
دستينه ، دسته.
صندلي حصيري تاشو.
زينت دهنده ، ارايش دهنده.
كارگر عرشه كشتي.
اتاق روي عرشه كشتي.
لبه صاف كاغذ.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains