توجه بيك نقطه يا يك مقصد مشترك ، (ر.) تقارب خطوط، وجود تشابه ، همگراشدن.
همگرا بودن.
همگرايي.
همگرايي ، تقارب.
(هن.) خطوط متقارب ومتلا قي ، همگرا.
همگرا.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains