Farsi Dictionary

Confide

سپردن ، محرمانه گفتن (به)، اطمينان كردن ، اعتماد داشتن به.

Confidence

اطمينان ، اعتقاد، اعتماد، رازگويي ، صميميت.

Confidence

اطمينان.

Confident

مطملن ، دلگرم ، بي پروا، رازدار.

Confidential

محرمانه ، داراي ماموريت محرمانه ، راز دار.

Confide in

اعتماد

confidentiality

محرمانه بودن

Confidently

با خيالي آسوده - با اعتماد به نفس

Keyword

Criteria