كف زدن ، صداي دست زدن ، ترق تراق ، صداي ناگهاني.
قطعات چوب كه به مصرف روكوبي ميرسد، توفال سقف.
زبانه زنگ ، كف زننده.
چنگ زدن ، پنجول زدن ، بدزباني كردن.
سخني كه براي ستايش ديگران بگويند.
کف زدن دست
کف زدن
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains