ريز ريز كردن ، بريدن ، جدا كردن ، شكستن.
(chapfallen=)
نوعي كفش پاشنه بلند.
ساطور، تبر، هلي كوپتر.
ساطور.
پرشكاف ، (درمورد دريا) اندكي متلا طم ، (مج.) متغيرودستخوش تغيير وتبديل.
(تش.) ارواره ، دهان ، لب ولوچه.
ميله هاي عاج يا چوبي كه چيني ها براي خوردن برنج از ان استفاده ميكنند.
نوعي غذاي چيني.
خرد شده
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains