Farsi Dictionary

Chamber

اتاق ، تالا ر، اتاق خواب ، خوابگاه ، حجره ، خان(تفنگ)، فشنگ خورياخزانه(درششلول)، (درجمع) دفتركار، اپارتمان ، در اطاق قرار دادن ، جا دادن.

Chamber pot

لگن.

Chamberer

كلفت ، معشوقه ، پيشكار، فاسق.

Chamberlain

رءيس خلوت ، پيشكار، ناظر، پرده دار، حاجب.

Chambermaid

كلفت ، خادمه ، خدمتكار.

chambers

اتاق

Keyword

Criteria