سبب ، علت ، موجب ، انگيزه ، هدف ، (حق.) مرافعه ، موضوع منازع فيه ، نهضت ، جنبش ، سبب شدن ، واداشتن ، ايجاد كردن (غالبا بامصدر).
بي سبب ، بي هدف.
سبب ، ايجاد كننده.
گذرگاه ، جاده ، جاده ايكه از كف زمين بلندتراست.
ساحل ، ديواره ، راه سنگ فرش شده.
ايجاد ميشود
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains