Farsi Dictionary

Calm

(.n): ارامش ، بي سروصدايي ، اسوده ، سكوت ، ارام ، ساكت ، ساكن ، (.vt &.vi): ارام كردن ، ساكت كردن ، فرونشاندن.

Calmant

دادزننده ، (مج.) نيازمند برسيدگي (فوري).

Calmative

ارام كننده ، مسكن.

Calmly

بطور ارام.

Calmness

ارامش ، متانت ، ملا يمت.

calm

آرام

calm down

آرام

Calm up

آرام کردن

Keyword

Criteria