لكه ، تيرگي ، منظره مه الود، لك كردن ، تيره كردن ، محو كردن ، نامشخص بنظر امدن.
تقريظ يا توصيه نامه مختصري بركتابي ، تقريظ يا اعلا ن مبالغه اميز.
بروزدادن ، از دهان بيرون انداختن (كلمات ، باout).
تار - تار شده
تار - مات
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains