Farsi Dictionary

Birth

زايش ، تولد، پيدايش ، اغاز، زاد، اغاز كردن ، زادن.

Birth certificate

شناسنامه ، زايچه ، گواهي تولد.

Birth control

جلوگيري از ابستني ، زادايست.

Birthday

زادروز، جشن تولد، ميلا د.

Birthmark

خال مادر زادي ، علا مت ماه گرفتگي بر بدن.

Birthplace

زادبوم ، مولد، تولدگاه ، زادگاه.

Birthrate

ميزان مواليد، تعداد مواليد، زه وزاد.

Birthright

حقوقي كه در اثر تولد بخص تعلق مي گيرد.

Birth Name

نام تولد

birthday cake

کيک تولد

Keyword

Criteria