Farsi Dictionary

Bang

(.vi &.vt): بستن ، محكم زدن ، چتري بريدن (گيسو)، (.adv &.n) صداي بلند يا محكم ، چتر زلف.

Bangle

گلوبند، النگو.

Bangtail

دم اسب كه پايين ان بطورافقي چيده شده باشد، دم كل.

Banged

ضرب ديده

banging

کوبيدن

bangs

صداي بلند انفجاري

Keyword

Criteria