(.vt) :پاسخ دادن ، جواب دادن ، از عهده برامدن ، ضمانت كردن ، دفاع كردن (از)، جوابگو شدن ، بكار امدن ،بكاررفتن ، بدرد خوردن ، مطابق بودن (با)، جواب احتياج را دادن (.n) :جواب ، پاسخ ، دفاع.
پاسخ ، پاسخ دادن.
مسلول ، ملتزم ، ضامن ، جوابگو، پاسخ دار، جواب دار.
پاسخ برگشتي ، در پاسخ.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains