Farsi Dictionary

Unto

.=ot

Untold

ناگفته ، ناشمرده ، بي حساب ، اشكار نشده.

Untouchability

(untouchable) نجس ، لمس ناپذير، غيرقابل لمس ، لمس ناپذيري.

Untouchable

(untouchability) نجس ، لمس ناپذير، غيرقابل لمس ، لمس ناپذيري.

Untoward

تبه كار، فاسد، خود سر - نامساعد، بدامد، نامناسب.

Keyword

Criteria