Farsi Dictionary

Undo

واچيدن ، بي اثركردن ، خنثي كردن ، باطل كردن ، خراب كردن ، ضايع كردن ، بي ابرو كردن ، باز كردن.

Undoubted

مسلم ، بدون شك ، بدون ترديد.

undone

بازگشت ناپذير

undoubtedly

بدون شک

Keyword

Criteria