Ultra |
(.adj &.n) :فرا، ماوراي ، افراطي ، خيلي متعصب ، مافوق ، (.pref &.n) :پيشونديست بمعني' ماورا' و ماورا فضا' و ماورا حدودو ثغور' و برتراز' و' مافوق' و' فرا.' |
Ultra vires |
خارج از حدود اختيارات قانوني ، بسيار عالي مقام. |
Ultraconservative |
بيش از حد محافظه كار، خيلي محتاط. |
Ultrahigh frequency |
(UHF) بسامد ماوراء زياد. |
Ultrahigh frequency |
(UHF) بسامد ماوراء زياد. |
Ultraism |
فراگرايش ، فراروي ، از حد گذراني ، زياده روي ، افراط كاري. |
Ultramarine |
واقع در انسوي دريا، رنگ ابي سير. |
Ultramodern |
فرانو، بسيار تازه ، خيلي جديد، متجدد. |
Ultramodernist |
فرانو گراي ، ادم خيلي متجدد. |
Ultramontane |
وابسته به كشورها و مردمي كه درانطرف كوه ها و ارتفاعات هستند، تفوق مطلق پاپ. |
Ultramontanism |
سكونت در ارتفاعات زياد، اعتقاد به تفوق مطلق پاپ. |
Ultramundane |
فراجهاني ، ماورا جهان ، ماوراگيتي ، ماورا منظومه شمسي |
Ultranationalism |
عقايد ناسيوناليزم خيلي افراطي ، ملت پرستي افراطي. |
Ultrared |
فراقرمز، فراسرخ ، (infrared) انطرف اشعه قرمز. |
Ultraviolet |
فرابنفش ، ايجاد شده بوسيله اشعه ماورا بنفش يا فرابنفش. |
ultra cautious |
فوق العاده محتاط |