Farsi Dictionary

Trial

ازمايش ، امتحان ، محاكمه ، سعي.

Trial

محاكمه ، دادرسي ، ازمايش ، امتحان ، رنج ، كوشش.

Trial and erroe

ازمايش و خطا، سعي و امتحان.

Trial and error

روش ازمايش و خطا.

Trial balance

ترازنامه ازمايشي.

Trial jury

(در دادگاه) هيلت منصفه.

Trial lawyer

وكيل دادگستري كه در دادگاههاي جنايي حضور مييابد.

Trial run

استفاده ازمايشي (از هر چيز).

Keyword

Criteria