Farsi Dictionary

Treasure

گنج ، گنجينه ، خزانه ، ثروت ، جواهر، گنجينه اندوختن ، گرامي داشتن ، دفينه.

Treasure trove

خزانه ، دفينه ، گنج ، (مج.) كشف.

Treasurer

خزان دار، گنجور، صندوقدار.

Treasurership

خزانه داري.

treasured

ارزشمند

Keyword

Criteria