Farsi Dictionary

Transpose

پس وپيش كردن ، قلب كردن ، مقدم وموخر كردن ، (ر.) بطرف ديگر معادله بردن.

Transpose

ترانهادن ، پس و پيش كردن.

Transposed

ترانهاده ، پس و پيش.

Keyword

Criteria