معامله كردن ، داد وستد كردن.
معامله ، سودا، انجام.
تركنش ، معامله.
داده هاي تراكنشي.
پرونده تراكنش.
تراكنش گر.
نوار تراكنش.
معاملا ت ، شرح مذاكرات.
معامله گر، سوداگر.
معاملاتي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains