Farsi Dictionary

Toward

اينده ، روي ، بسوي ، بطرف ، نسبت به ، درباره ، نزديك به ، مقارن ، درراه ، براي.

Towardly

مساعد، سازگار، اميد بخش ، مطلوب ، خوش اتيه ، كامياب ، نرم.

towards

طرف

Keyword

Criteria