Farsi Dictionary

Toss

بالا انداختن ، پرت كردن ، انداختن ، دستخوش اواج شدن ، متلا طم شدن ، پرتاب ، تلا طم.

Tosser

دستخوش امواج ، پرت كننده.

Tosspot

مست ، داءم الخمر.

tossed

پرتاب

Keyword

Criteria