Farsi Dictionary

Tone

صدا، اهنگ ، درجه صدا، دانگ ، لحن ، اهنگ داشتن ، باهنگ در اوردن ، سفت كردن ، نوا.

Tone arm

(در گرامافون) الت سوزن نگهدار گرامافون.

Tone deaf

فاقد حساسيت نسبت به اهنگ موسيقي.

Tone dialing

شماره گيري اهنگي.

Tone language

زبانهاي اهنگي (مثل چيني كه تغيير اهنگ وطرز تلفظ كلمه معني ان را تغيير ميدهد).

Tone poem

شعر سمفوني ، شعر متشابه التلفظ، شعر داراي ترادف.

Toneless

بي اهنگ ، ناموزون.

Toneme

كلمه متشابه ، لفظي كه در السنه اهنگي تلفظ خاصي داشته باشد.

Tonemic

داراي تلفظ مشابه.

Tonetic

مبحث مترادفات ومتشابهات زبان.

Tonetics

مبحث مترادفات ومتشابهات زبان.

toner

تونر (جوهر پرينتر)

Keyword

Criteria