Farsi Dictionary

Toll

باج ، باج راه ، راهداري ، نواقل ، عوارض ، تحمل خسارت ، تعداد تلفات جنگي ، ضايعه ، صداي طنين زنگ ياناقوس ، طنين موزون ، باصداي ناقوس يا زنگ اعلا م كردن.

Toll

باج ، هزينه.

Toll call

(ز.ع.- امر.) مخابره تلفني خارج شهري.

Tollbooth

گيشه دريافت عوارض راه ، نواقل ، زندان ، تالا ر (پذيرايي).

Tollgate

باجداري ، محل پرداخت عوارض.

Tollhouse

باجداري ، محل پرداخت عوارض.

Tollman

مامور نواقل ، راهدار.

Tollway

باجراه.

Keyword

Criteria