Farsi Dictionary

Tier

رديف صندلي ، رديف ، رده ، صف ، رديف كردن ، رديف شدن.

Tier table

ميز كوچك.

Tierce

ثلث كردن ، به سه قسمت تقسيم كردن ، سه ورق جور اوردن.

Tierced

رديف دار، رديف شده.

tiered

لايه

Keyword

Criteria