Farsi Dictionary

Three

سه ، شماره.3

Three address

با سه نشاني.

Three decker

هرچيز سه طبقه اي يا سه لا يه اي.

Three dimensional

سه بعدي.

Three fold

سه برابر، سه لا ، سه دفعه ، سه مرتبه ، سه گانه.

Three gaited

(درمورد اسب) يورتمه رو.

Three handed

سه نفره ، سه دستي.

Three input adder

افزايشگر با سه ورودي.

Three legged

داراي سه پا، سه پايه ، سه پا.

Three phase

(در برق) سه فاز.

Three piece

درست شده از سه قسمت ، سه پارچه ، سه تكه.

Three ply

سه لا ، سه لا يه.

Three square

داراي سه ضلع مساوي ، بشكل مثلث ، سوهان اهنگري داراي مقطع مثلث شكل.

Threepence

سكه سه پني.

Threepenny

داراي ارزش سه پني.

Threescore

شصت ، شصت تايي ، سه ضرب در بيست.

Threesome

سه نفري ، بازي سه نفري.

three quarter

سه چهارم

three-fifths

سه پنجم

three-quarter

سه چهارم

three-quarters

سه چهارم

Keyword

Criteria