Farsi Dictionary

Thou

تو، توبكسي خطاب كردن ، يك هزار دلا ر.

Though

بهرحال ، باوجود ان ، بهرجهت ، اگرچه ، گرچه ، هرچند با اينكه ، باوجوداينكه ، ولو، ولي.

Thought

گمان ، انديشه ، فكر، افكار، خيال ، عقيده ، نظر، قصد، سر، مطلب ، چيزفكري ، استدلا ل ، تفكر.

Thought out

تفكر شده ، فكر شده ، سنجيده ، مطالعه شده.

Thoughtful

انديشمند، باملا حظه ، بافكر، فكور، متفكر، انديشناك.

Thoughtless

بي فكر، بي ملا حظه ، لا قيد، ناشي از بي فكري.

Thoughtway

طرز تفكر.

Thousand

هزار.

Thousandth

يك هزارم ، يك هزار، هزارم.

thoughtfully

با فکر - ملاحظه

thoughtfulness

انديشه

thoughts

افکار

Keyword

Criteria