Thermos |
فلا سك ، ترمس ، قمقمه ، محفظه ياظرف عهايق حرارت. |
Thermoscope |
دستگاه گرمابين ، گرماياب ، دمابين. |
Thermosetting |
قابل سفت شدن در مقابل حرارت. |
Thermostability |
قابليت استحكام در مقابل حرارت. |
Thermostable |
باثبات در اثر حرارت. |
Thermostat |
(.n &.adj):الت تعديل گرما، دستگاه تنظيم گرما، (.vt):بوسيله الت تعديل گرماكنترل كردن. |