Farsi Dictionary

Tension

كشش ، امتداد، تمدد، قوه انبساط، سفتي ، فشار، بحران ، تحت فشار قرار دادن.

Tension

كشش ، تنش ، كشمكش.

Tensional

كششي ، انبساطي.

Tensionless

بيفشار، بي كشش.

Keyword

Criteria