Farsi Dictionary

Talk

گفتگو، صحبت ، حرف ، مذاكره ، حرف زدن.

Talk down

ساكت كردن ، از روبردن.

Talk out

بوسيله بحث شفاهي موضوعي را روشن كردن ، مطرح مذاكره قرار دادن.

Talk over

مورد بحث ومذاكره مجدد قرار دادن.

Talk up

بانظر مساعد مورد بحث قرار دادن ، با صداي بلند حرف زدن ، گستاخي كردن.

Talkative

بسگوي ، پرگو، پرحرف ، وراج ، پرچانه.

Talker

ادم ناطق ، ناطق ، سخنگو.

Talkie

فيلم ناطق (درجمع) صنعت فيلم ناطق.

Talking book

صفحه گرامافون مخصوص تدريش زبان وغيره.

Talking machine

گرامافون ، دستگاه ضبط صوت.

Talking point

نكته يا دليل مهم بحث وگفتگو.

Talking to

سرزنش رسمي ، نصيحت ، توبيخ ، اخطار، تنبيه.

Talky

پرحرف ، حراف.

Talk back

صحبت

talk show

شو تلويزيوني - گفتگو

talks

گفتگو

Keyword

Criteria