هم افت ، نشان ، نشانه ، اثر، دليل ، علا ءم مرض ، علا مت.
مطابق نشانه بيماري ، نماينده ، حاكي ، حاكي از علا ءم مرض ، (طب) نشانه بيماري.
(طب) علم شناسايي نشانه هاي بيماري ، هم افت شناسي.
(طب) بي علا مت ، بي نشانه.
نشانه ها
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains