Farsi Dictionary

Surmount

بالا قرار گرفتن ، غالب امدن بر، برطرف كردن ، از ميان برداشتن ، فاءق امدن.

Surmountable

برطرف كردني ، بالا قرار گرفتني ، فاءق شدني.

Keyword

Criteria