Farsi Dictionary

Sulfur

(sulphur) (ش.) گوگرد، گوگرددار كردن ، (كيمياگر) اصل احتراق.

Sulfur dioxide

ايندريدسولفورو (ش.) گاز سنگيني بفرمول.OS2

Sulfurate

(sulfuret) باگوگرد تركيب كردن ، با گوگرد اميختن.

Sulfureous

داراي گوگرد، داراي سنگ گوگرد.

Sulfuret

(sulfurate) باگوگرد تركيب كردن ، با گوگرد اميختن.

Sulfuric acid

(ش.) جوهر گوگرد بفرمول.H2 OS4

Sulfurize

(ش.) باگوگرد تركيب كردن ، بخوردادن.

Sulfurous

(sulphurous) گوگردي ، شبيه گوگرد، مشتعل.

Keyword

Criteria