Farsi Dictionary

Subside

(درد وغيره) واگذاشتن ، نشست كردن ، فرو نشستن ، فروكش كردن.

Subsidence

فرونشست ، فروكش ، نشست ، فرونشيني ، فروكشي ، تخفيف درد وغيره.

Keyword

Criteria