Farsi Dictionary

Subject

نهاد، فاعل ، مبتدا، شيي ، موضوع ، فرد، شخص ، مبحث ، موضوع مطالعه ، مطلب ، تحت ، مادون ، تحت تسلط، در معرض ،در خطر، مطيع كردن ، تحت كنترل دراوردن ، در معرض بودن يا قرار دادن.

Subject

زيرموضوع ، مبتدا، موكول به ، درمعرض گذاشتن.

Subject matter

موضوع اصلي ، مطلب ، موضوع.

Subjection

انقياد، استيلا ، پيروي.

Subjective

دروني ، ذهني ، معقول ، وابسته بطرز تفكر شخص ، فاعلي ، خصوصي ، فردي.

Subjective

ذهني.

Subjectivism

درون گرايي ، معقوليت ، موضوعيت ، حالت نظري ، ذهن گرايي ، اصالت ذهن وحس ، فرديت تفكر.

Subjectivity

دروني بودن ، فرديت ، فاعلي بودن.

subject to

موضوع

Keyword

Criteria