(.vi &.vt) :كشيدن ، امتداددادن ، بسط دادن ، منبسط كردن ، كش امدن ، كش اوردن ، كش دادن ، گشادشدن ، (.adj &.n) :بسط، ارتجاع ، قطعه(زمين)، اتساع ، كوشش ، خط ممتد، دوره ، مدت.
قابليت بسط.
بسط يافتني.
تخت روان ، برانكار، بسط يابنده.
حامل تخت روان.
کشش
چسبناک
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains