Farsi Dictionary

Stink

تعفن ، گند، بوي بد دادن ، بدبو كردن ، تعفن داشتن ، بد بودن.

Stinkard

جانور بدبو، ادم نفرت انگيز، متعفن.

Stinkbug

(ج.ش.) حشره بدبو، ساس ، خرچسونه.

Stinker

ادم متعفن وپست ، شخص نفرت انگيز.

Stinking

زننده ، بدبو، نفرت اور.

Stinkpot

بمب بدبو، غذاي بدبو، كوزه گلي ، اشغال دان.

Stinks

گند - تعفن - نامطلوب

Keyword

Criteria