Farsi Dictionary

Steno

(stenographer=) تندنويس.

Stenobathic

(درموردحيوانات) درعمق كم زيست كننده ، كم ژرفازي.

Stenograph

تند نويس ، الگوي حروف ، تند نويس.

Stenography

تند نويسي ، مختصر نويسي ، كوتاه نويسي.

Stenohaline

زيست كننده در اب شور به غلظت بخصوصي.

Stenophagous

غذاي محدود خوار، تغذيه كننده از جانور يانوع بخصوصي

Stenosed

(گ.ش.) دچار هرگونه تنگي مجرا، (طب) مبتلا به تنگي نفس.

Stenosis

(طب) تنگ شدن يا انقباض بعضي از مجراهاي بدن ، تنگي مجرا.

Stenotherm

(ج.ش.) موجود غير مقاون در مقابل تغييرات شديد درجه حرارت.

Stenothermy

كم مقاومتي در مقابل تغييرات حرارت.

Stenotopic

(ج.ش.) داراي حساسيت اندك نسبت به تغيير محيط.

Stenotype

دستگاه ضبط مكالمات سخنراني وغيره.

Stenotypisht

متصدي دستگاه ضبط سخنراني.

stenographer

تندنويس

Keyword

Criteria