Sten |
مسلسل سبك 9 ميلمتري انگليسي. |
Stench |
دود يا بوي قوي ، بوي زننده ، تعفن ، گند. |
Stencil |
استنسيل ، استنسيل كردن. |
Stencil paper |
كاغذ ضخيم پارافين دار مخصوص استنسيل. |
Stenciler |
(stenciller) تهيه كننده استنسيل ، الگو ساز. |
Stencilize |
تبديل به استنسيل كردن. |
Stenciller |
(stenciler) تهيه كننده استنسيل ، الگو ساز. |
Steno |
(stenographer=) تندنويس. |
Stenobathic |
(درموردحيوانات) درعمق كم زيست كننده ، كم ژرفازي. |
Stenograph |
تند نويس ، الگوي حروف ، تند نويس. |
Stenography |
تند نويسي ، مختصر نويسي ، كوتاه نويسي. |
Stenohaline |
زيست كننده در اب شور به غلظت بخصوصي. |
Stenophagous |
غذاي محدود خوار، تغذيه كننده از جانور يانوع بخصوصي |
Stenosed |
(گ.ش.) دچار هرگونه تنگي مجرا، (طب) مبتلا به تنگي نفس. |
Stenosis |
(طب) تنگ شدن يا انقباض بعضي از مجراهاي بدن ، تنگي مجرا. |
Stenotherm |
(ج.ش.) موجود غير مقاون در مقابل تغييرات شديد درجه حرارت. |
Stenothermy |
كم مقاومتي در مقابل تغييرات حرارت. |
Stenotopic |
(ج.ش.) داراي حساسيت اندك نسبت به تغيير محيط. |
Stenotype |
دستگاه ضبط مكالمات سخنراني وغيره. |
Stenotypisht |
متصدي دستگاه ضبط سخنراني. |
Stentor |
شخصي كه صداي بلندي دارد. |
Stentorian |
خيلي بلند (در مورد صدا)، صدا بلند، رسا. |
Stentorophonic |
داراي صداي بلند، داراي صداي رسا. |
stenographer |
تندنويس |