شكافتن ، دونيم كردن ، از هم جدا كردن ، شكاف ، نفاق ، چاك.
ترك ، انشعاب ، دوبخشي ، شكافتن.
موشكافي.
(گ.ش.) نخود دولپه ، لپه.
(ر.ش.) تعدد شخصيت ، شخصيت دو نيم.
قسمتي از ثانيه ، ان.
تقسيم ساعات كار بدو يا چند قسمت.
نفاق انداز، شكاف دهنده.
تقسيم کردن
تقسيم
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains