Farsi Dictionary

Sperm

مني ، نطفه ، بذر، موجب ايجاد چيزي ، مني دانه.

Sperm whale

(ج.ش.) عنبر ماهي ، نهنگ عنبر(catodon physeter).

Spermaceti

موم كافوري ، روغن سرنهنگ ، موم سفيد.

Spermary

بيضه ، غده توليد كننده مني ، محل توليد مني.

Spermatheca

(spermathecal) (ج.ش.) كيسه محل تجمع مني در حشرات ماده.

Spermathecal

(spermatheca) (ج.ش.) كيسه محل تجمع مني در حشرات ماده.

Spermatial

وابسته به نطفه نر جلبكها، نطفه اي.

Spermatic

(ج.ش.) نطفه اي ، بيضه اي ، بذري ، تخمي.

Spermatid

(بافت شناسي - تش.) سلول حاصله از تقسيم سلول مني سازكه تبديل به سلول مني ميشود.

Spermatium

نطفه ياياخته نر غير متحرك موجودات پست (مثل جلبكها وغيره).

Spermatocidal

(spermatocide، spermicidal) مني كش ، داراي قابليت كشتن ياخته هاي نطفه اي.

Spermatocide

(spermatocidal، spermicidal) مني كش ، داراي قابليت كشتن ياخته هاي نطفه اي.

Spermatogenesis

مني زايي ، ايجاد نطفه ، تشكيل نطفه.

Spermatogenetic

مني ساز، موجد نطفه ، نطفه اور.

Spermatogonium

سلول اوليه جنس نر سلول بيضه ، سلول موجد تخم.

Spermatophore

(تش.) كپسول يا كيسه مني (درجنس نر موجوداتي مثل زالو).

Spermatozoid

(گ.ش.) ياخته نر و متحرك.

Spermatozoon

اسپرماتوزوءيد، ياخته متحرك نطفه بالغ جنس نر، مني دانه.

Spermicidal

(spermatocidal، spermatocide) مني كش ، داراي قابليت كشتن ياخته هاي نطفه اي.

Keyword

Criteria